شبهای سرای
نویسنده:
میشل دوگروس
مترجم:
عبدالرضا هوشنگ مهدوی
امتیاز دهید
✔️ "شبهای سرای" سرگذشت امه دوبوک دوریوری دخترخالهی ژوزفین همسر ناپلئون، امپراتور فرانسه، است که در سال ۱۷۷۳ در خانوادهای فرانسوی و مقیم جزیرهی مارتینیک واقع در دریای کارائیب به دنیا آمد و در دوازدهسالگی برای ادامهی تحصیل در صومعهای نزد خواهران تارکِ دنیا به فرانسه اعزام شد. سه سال بعد که نزد خانوادهاش برمیگشت، گرفتار دزداندریایی بَربَر شد و او را به الجزایر بردند. بیگ الجزایر بهدلیل زیبایی فوقالعادهاش او را به سلطان عثمانی پیشکش کرد.
بریده ای از متن کتاب:
این کاخ تازه را که از این پس از آنِ من است، به سرای کهنه که سالیان سال در آن می زیستم ترجیح می دهم. در این جا، نور به فراوانی داخل اتاقها می شود. امّا چشم انداز شهر قسطنطنیه را با اینکه این قدر نزدیک است نمی توانم ببینم. قسطنطنیه، تاریخ است، گذشته من است. از پنجره اتاقهایم منظره آرام بخش باغ پر گل، ایوان مرمرین کنار دریا و یک کشتی بادبانی را که باشکوه بر بغار بوسفور می لغزد و از میان قایقهای کوچک می گذرد و شیاری روی آب به وجود می آورد، می نگرم. فصل بهار سال ۱۸۱۶ آغاز شده است. پزشک یونانیم به دروغ مرا تسلّی می دهد، امّا می دانم تا چند ماه دیگر زنده نخواهم بود. بیش از چهل و سه بهار از عمرم نمی گذرد، ولی بیماری سل بسیاری از کسانی را که جوانتر از من بوده اند از پای درآورده است...
بیشتر
بریده ای از متن کتاب:
این کاخ تازه را که از این پس از آنِ من است، به سرای کهنه که سالیان سال در آن می زیستم ترجیح می دهم. در این جا، نور به فراوانی داخل اتاقها می شود. امّا چشم انداز شهر قسطنطنیه را با اینکه این قدر نزدیک است نمی توانم ببینم. قسطنطنیه، تاریخ است، گذشته من است. از پنجره اتاقهایم منظره آرام بخش باغ پر گل، ایوان مرمرین کنار دریا و یک کشتی بادبانی را که باشکوه بر بغار بوسفور می لغزد و از میان قایقهای کوچک می گذرد و شیاری روی آب به وجود می آورد، می نگرم. فصل بهار سال ۱۸۱۶ آغاز شده است. پزشک یونانیم به دروغ مرا تسلّی می دهد، امّا می دانم تا چند ماه دیگر زنده نخواهم بود. بیش از چهل و سه بهار از عمرم نمی گذرد، ولی بیماری سل بسیاری از کسانی را که جوانتر از من بوده اند از پای درآورده است...
تگ:
رمان خارجی
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شبهای سرای
ارزش چندین بار خوندن رو داره....:-)